بررسی تطبیقی جایگاه کودک در دو رویکرد آموزشی «تربیت شـهروند آینده» و «تربیت شـهروند کنش‌گر»: دوراهی آموزش شهروندی در دوره‌کودکی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه تعلیم‌وتربیت دانشگاه شیراز، ایران

2 دانشیار دانشکده روان‌شناسی و علوم‌تربیتی، دانشگاه شیراز، ایران.

3 استادیار دانشکده روان‌شناسی و علوم‌تربیتی، دانشگاه شیراز، ایران.

چکیده

در تربیت کودکان عموما دیدگاهی آینده‌نگر غالب است که دوران‌کودکی را مقدمه‌ای برای دست‌یابی به بزرگسالی ایده‌آل می‌داند. این دیدگاه در آموزش‌شهروندی، کودک را به مثابه شـهروندی برای آینده و دوران‌کودکی را به‌سان مرحله‌ای برای تبدیل‌شدنِ کودکان به شـهروندانی می‌بیند که تنها در دوره بزرگسالی می‌توانند وارد جامعه شده و فعالانه به کنش بپردازند.
به ‌نظر می‌رسد برای آموزش‌شهروندی، با توجه به نظام حاکم بر تعلیم‌وتربیت هر جامعه، دو رویکرد کلی قابل تصور است؛ رویکرد محافظه‌کارانه و رویکرد فعال یا پیشرفت‌گرا. در این پژوهش با بهره‌گیری از تحلیل تأملی کوشیده‌ایم جایگاه کودک را در هریک از این دو رویکردها بررسی‌کرده و نیز اهداف این دو رویکرد را تحلیل کنیم. در آنچه بدست آمد، دو جایگاه برای کودک مطرح است؛ یکی جایگاه منفعل که با تمرکز اهداف بر آینده، کودک را شهروندی برای بزرگسالی (شهروند آینده) تربیت‌می‌کند و دوم جایگاه فعال که اهدافش متمرکز بر توانمند ساختن کودک برای حضور و کنش فعال در جامعه است. با توجه به یافته‌های این بررسی تطبیقی، در ادامه‌ی پژوهش، رویکردی زیست‌جهانی به شهروندی کودک بررسی شد که با نگاهی به مشارکت و شایستگی اجتماعی، امکان شهروندی واقعی کودک به مثابه کنش‌گر اجتماعی را در نظر گرفته است.

کلیدواژه‌ها