هنر و زیبایی‌شناسی در مدرسه: رهاورد دیدگاه رودلف اشتاینر در مدارس والدورف

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دکتری تخصصی رشته فلسفه تعلیم و تربیت، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران.

چکیده

بر پایۀ این ایده مهم که هنر و ارزش‌های زیبایی‌شناسانۀ آن در تعلیم‌وتربیت، ظرفیت‌های قابل‌توجهی برای رشد همه‌جانبه دانش‌آموزان دارد، این پژوهش با هدف کاوش جایگاه و ابعاد کاربردی هنر و زیبایی‌شناسی در مدرسه با محوریت دیدگاه رودلف اشتاینر در مدارس والدورف انجام شد. روش پژوهش، تحلیل اسنادی بود. داده‌های پژوهش به کمک روش نمونه‌گیری هدفمند، از میان کتاب‌های اشتاینر و هم‌چنین سایر نویسندگان، با معیار بنیادهای زیبایی‌شناختی اسناد، گردآوری شد‌‌. ابزار اندازه‌گیری فرم فیش‌برداری بود. داده‌های اسنادی به شیوه‌ی کیفی مورد بررسی قرار گرفت. یافته‌های پژوهش بیانگر آن است که اشتاینر با انتقاد به آموزش‌های بی‌روحِ دورۀ مدرن، باور دارد شاهد قالب‌بندی‌های معین و از پیش مشخص در زندگی مکانیکی و استانداردشده هستیم. لذا ادراک مدرن از جهان، بیش از حد بر یک‌جانبه‌نگری این جهان و تفکیک ابعاد وجودی انسان متمرکز است. در این تحول جهان‌نگری، شیوه‌های تخیلی، پویا و تصویری تفکر به‌تدریج با تکامل آگاهی ناپدید شده و قالب‌های تقریباً تحلیلی و منطقی تحقق یافته‌اند. از این‌رو اشتاینر با هدف برگرداندن معنا به زندگی، هنر و ابعاد زیبایی‌شناسانۀ آن‌را عامل اساسی وحدت با زیستِ معنوی می‌داند. اگرچه فعالیت‌های هنرمحور در رویکرد اشتاینر به‌صورت شبکه‌ای درهم‌تنیده‌اند، با این‌حال در این پژوهش دو مقولۀ تخیل و چشم‌انداز کل‌نگر به ابعاد وجودی انسان، مورد بررسی قرار گرفتند. بنابراین، این پژوهش حائز نشانه‌هایی برای بازنگری نقش و جایگاه هنر در رویکرد سنتی آموزش‌وپرورش است. هم‌چنین آشنایی بیشتر با روش والدورف، علاوه‌بر درس‌آموزی در توسعه و بهبود تربیت هنرمحور، می‌تواند در بازاندیشی نوآورانه گنجینه-های معنوی و هنریِ فراموش‌شده ما ارزشمند باشد.