1
دکتری فلسفه تعلیم و تربیت، عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان، ایران.
2
دکتری علوم تربیتی، عضو هیات علمی دانشگاه شیراز، ایران.
چکیده
انسان از دیرباز همواره بدنبال دیدن واقعیت و یافتن حقیقت بوده است. این سوال که واقعیت و حقیقت چیست ؟ تلاشهای دامنه دار بشری را بدنبال داشته و نحله های فلسفی فراوانی را در حوزه های مختلف از جمله در تعلیم و تربیت بوجود اورده است . اینکه بطور اخص واقع گرایی و ارمان گرایی ( خارج از تلقی مکتب فلسفی) چیست؟ این دو چه ارتباطی با هم دارند ؟و حقیقت این ارتباط چیست ؟ عموما سسوالاتی است که انسان در برابرمشاهده ی یک شرایط چالش بر انگیز وغیر قابل انتظار از خود می پرسد . شراایط و اموری (واقعیت ) که با ارزوها (ارمان) او همخوانی نداشته و گاه مقابل و مغایر هم هستند . این وضعیت در حال حاضر در حوزه تعلیم وتربیت دینی کشور به شدت مشهود است و موجبات تغییرات و اخییرا تحولات بنیادین را دراین قلمرو فراهم اورده است . طی این مقاله به روش تحلیل فلسفی سعی شده است رویکردهای مختلفی در نحوه ارتباط واقعیت و ارمان بیان شود. نگارنده رویکرد ارمانگرایی واقع بینانه را واجد ویژگی هایی می داند که می تواند مناسب تربیت دینی در شرایط کنونی کشور قرار گیرد و تا حدودی فاصله میان واقعیت و ارمان را کوتاه نماید